کد مطلب:315328 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:204
زمینه توفیق تشرف به اسلام
7- بی گمان، تشرف به اسلام و درك حقانیت آن، لیاقت و شایستگی می خواهد كه زمینه ی آن را رفتار، كردار و در مجموع، اخلاق سالم یك فرد فراهم می سازد.
این خانم كه به اسلام مشرف گردید،اظهار می داشت كه در طول عمرش هرگز شرب خمر نكرده و با هیچ اجنبی ارتباط نامشروع نداشته است، با این كه در دنیای مسیحیت و كشورهای اروپایی این دو امر بسیار عادی و حتی - به پندار غلط خودشان - نشانه ی متمدن بودن به شمار می رود.
بی تردید رفتار سالم و پسندیده همسر سید عباس نجم، زمینه ی هدایت او را به اسلام فراهم ساخت.
حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای صادقی می گوید:
قبل از شفای سید عباس نجم، من با ایشان و همسرش صحبت كرده بودم، ابتدا خود ایشان را در جلسه ی عزاداری دیدم، با ناراحتی روحی زیاد مواجه بود و به من گفت: اگر حالم خوب نشود، من خودم را می كشم.
[ صفحه 620]
من به ایشان دلداری دادم، از بلاهایی كه بر حضرت ایوب و ائمه علیهم السلام وارد شد و از صبر حضرت ایوب و ائمه علیهم السلام با ایشان صحبت كردم.
ولی ایشان به من گفت: شما از درون من خبر ندارید و من به آخر خط رسیده ام.
بعد از بیرون آمدن از مجلس، همسر ایشان را در بیرون از جلسه دیدم، مترجم همراهم بنده را به عنوان نماینده ی حضرت آیت الله فاضل لنكرانی مدظله العالی و اداره كننده ی جلسه، معرفی نموده و به عنوان دلداری به این خانم گفتم: ان شاء الله همسرت خوب می شود.
اما ایشان نه به عنوان استهزا و مسخره، بلكه به عنوان این كه بهبودی شوهرش یك چیز عجیب و غریب به نظرش می آمد، گفت: من در جزئیات درمان شوهرم هستم و علم پزشكی روز جواب كرده است و می دانم كه شوهرم خوب شدنی نیست. چون بالاتر از علم چیزی نداریم.
بنده به ایشان گفتم: علم روز جای خود، ولی شما نباید منكر توسلات به امور معنوی باشید، و از ایشان سؤال كردم كه آیا شما به عنوان یك مسیحی به كلیسا نمی روید؟
گفت: چرا.
گفتم: اگر از شما كسی مظلوم قرار بگیرد، یا راه عادی در امورات برایش بسته شود، به حضرت عیسی بن مریم علیه السلام متوسل نمی شوید و از ایشان كمك نمی خواهید؟
گفت: چرا.
گفتم: برای چه كمك می خواهید؟
گفت: برای این كه حضرت عیسی بن مریم مافوق قدرت ما است و به عنوان آخرین راه حل به ایشان متوسل می شویم.
[ صفحه 621]
گفتم: امام حسین علیه السلام هم مافوق قدرت ما است و توسل شوهر شما هم آخرین راه برای ایشان است.
هم چنین قضایایی از معجزات حضرت اباالفضل العباس علیه السلام را برای ایشان بازگو نمودم و قضیه آن هندو را مطرح كردم كه با شیعیان برای امام حسین علیه السلام سینه می زد، بعد از مرگش وقتی جسد او را آتش زدند، دست راست و سینه ی چپ او در آتش نسوخت، در خواب دیدند كه این دست برای امام حسین علیه السلام روی این سینه زده شده است. و به خاطر همین آتش او را نمی سوزاند.
از توسل نصرانی ها و زرتشتی ها برایش بازگو كردم كه آنها به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام قمر بنی هاشم علیه السلام متوسل می شوند.
حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای صادقی می افزاید: بعد از شفای سید عباس نجم، همسر ایشان حالت عجیبی پیدا كرده بود، آرام و قرار نداشت.
من به آن خانم گفتم: روزگار را چه می بینید؟ شما كه تا چند روز قبل اظهار یأس و ناامیدی از درمان و شفای همسر خود می كردید و نسبت به مجلس عزای امام حسین علیه السلام باور نداشتید و اینك می بینید كه - بحمدالله - همسر شما به بركت عنایت الهی و كرامت امام حسین علیه السلام شفا یافته است.
آن خانم پاسخ داد: همینكه من خودم را بین نجات و هلاكت می بینم.
آن روحانی گرامی می افزاید: من به آن زن گفتم: امام حسین علیه السلام اختصاص به شیعه ندارد. قضیه ی زهیر بن قین را برای او تعریف كردم كه در مسیر، همیشه دور از امام حسین علیه السلام خیمه اش را برپا می كرد، تا در یكی از منازل كه خیمه ها نزدیك به هم قرار گرفته بودند، قاصد امام حسین علیه السلام او را طلب می كند و همسر زهیر پیشنهاد می كند كه زهیر دعوت امام حسین علیه السلام را اجابت كند و در نتیجه به بركت دعوت امام حسین علیه السلام در مسیر هدایت قرار می گیرد و عاقبت به خیر می گردد.
همچنین قضیه ی وهب و مادر و همسرش را یادآوری كردم كه قبلا مسیحی
[ صفحه 622]
بودند و عاقبت به یاران امام حسین علیه السلام پیوستند و در كربلا به شهادت رسیدند.
و نیز داستان حر را برایش بازگو نمودم كه در لحظات آخر سعادتمند گردید.
بعد از مقداری صحبت با این خانم، ایشان اظهار داشت: هر چه بگویید انجام می دهم در ضمن اضافه نمود كه من در شب بعد از شفا یافتن همسرم، خانم نورانی و مجلله ای را در خواب دیدم كه دستش را به سوی من آورد و پیش خود فكر كردم شاید ایشان حضرت مریم علیهاالسلام باشد و در خود لیاقت دست دادن به آن خانم را ندیدم، و عرض كردم: شما حضرت مریم هستید؟
فرمود: خیر؛ مقام من بالاتر از حضرت مریم است.
به گفته شاهدان، این كرامت حسینی، تحول بسیار عمیق و وصف ناپذیری در روحیه این خانم ایجاد نموده بود كه آن گونه كه قبل از تشرف با اسلام اظهار می داشت: «آیا من لیاقت دارم كه به دین اسلام مشرف شوم؟»
براساس فرمایش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله كه فرمودند:
ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة.
چراغ هدایت حسینی آینده این زن را به نور ایمان روشن ساخت و او را با اسلام و تشیع علوی هدایت نمود و روز دوازدهم محرم پس از مذاكرات فراوان و استدلال های منطقی، محكم و ارشادات نماینده محترم مرجع عالیقدر حضرت آیت الله جناب آقای حاج شیخ محمد فاضل لنكرانی مدظله العالی. در حضور ایشان به دین اسلام گروید. و با پیشنهاد نماینده ی ارجمند آن مرجع عالیقدر، نام مقدس «فاطمه» را برای خویش برگزید.
حضرت آیت الله فاضل لنكرانی مدظله العالی در تأیید این كرامت فرمود: اولا من این جریان را تأیید می نمایم.
سپس معظم له، در تجلیل این كرامت فرمود: این كه در روایات آمده كه:
«اجابة الدعاء تحت قبته»؛ دعا در زیر بارگاه و قبه امام حسین به اجابت
[ صفحه 623]
می رسد. منظور روایات، تنها آن قبه خاص امام حسین علیه السلام در كربلا نمی باشد، بلكه هر جا مجلس عزاداری امام حسین علیه السلام برگزار گردد و عزاداران حسینی، خالصا و مخلصا در آن مجلس شركت كنند، دعاهای ایشان قطعا به بركت امام حسین علیه السلام مستجاب می گردد و این اختصاص به مسلمان شیعه، یا سنی و حتی مسیحی ندارد، بلكه هر كسی كه به حضرت امام حسین علیه السلام صادقانه و بااخلاص قلب متوسل شود، حاجتش را می گیرد، دلیلش هم این است كه مسیحی ها و ارمنی ها برای امام حسین علیه السلام خرج می كنند و با این كار توسل پیدا می كنند.
هم چنین حضرت آیت الله فاضل لنكرانی دام ظله العالی فرمود: این قضیه باعث شد كه دل های ضعیف، قوی و دلهای قوی، قویتر گردد و چشم مؤمنین و چشم همه ی ما ب ه این واقعه روشن شد.
این خانم كه به اسلام مشرف گردید،اظهار می داشت كه در طول عمرش هرگز شرب خمر نكرده و با هیچ اجنبی ارتباط نامشروع نداشته است، با این كه در دنیای مسیحیت و كشورهای اروپایی این دو امر بسیار عادی و حتی - به پندار غلط خودشان - نشانه ی متمدن بودن به شمار می رود.
بی تردید رفتار سالم و پسندیده همسر سید عباس نجم، زمینه ی هدایت او را به اسلام فراهم ساخت.
حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای صادقی می گوید:
قبل از شفای سید عباس نجم، من با ایشان و همسرش صحبت كرده بودم، ابتدا خود ایشان را در جلسه ی عزاداری دیدم، با ناراحتی روحی زیاد مواجه بود و به من گفت: اگر حالم خوب نشود، من خودم را می كشم.
[ صفحه 620]
من به ایشان دلداری دادم، از بلاهایی كه بر حضرت ایوب و ائمه علیهم السلام وارد شد و از صبر حضرت ایوب و ائمه علیهم السلام با ایشان صحبت كردم.
ولی ایشان به من گفت: شما از درون من خبر ندارید و من به آخر خط رسیده ام.
بعد از بیرون آمدن از مجلس، همسر ایشان را در بیرون از جلسه دیدم، مترجم همراهم بنده را به عنوان نماینده ی حضرت آیت الله فاضل لنكرانی مدظله العالی و اداره كننده ی جلسه، معرفی نموده و به عنوان دلداری به این خانم گفتم: ان شاء الله همسرت خوب می شود.
اما ایشان نه به عنوان استهزا و مسخره، بلكه به عنوان این كه بهبودی شوهرش یك چیز عجیب و غریب به نظرش می آمد، گفت: من در جزئیات درمان شوهرم هستم و علم پزشكی روز جواب كرده است و می دانم كه شوهرم خوب شدنی نیست. چون بالاتر از علم چیزی نداریم.
بنده به ایشان گفتم: علم روز جای خود، ولی شما نباید منكر توسلات به امور معنوی باشید، و از ایشان سؤال كردم كه آیا شما به عنوان یك مسیحی به كلیسا نمی روید؟
گفت: چرا.
گفتم: اگر از شما كسی مظلوم قرار بگیرد، یا راه عادی در امورات برایش بسته شود، به حضرت عیسی بن مریم علیه السلام متوسل نمی شوید و از ایشان كمك نمی خواهید؟
گفت: چرا.
گفتم: برای چه كمك می خواهید؟
گفت: برای این كه حضرت عیسی بن مریم مافوق قدرت ما است و به عنوان آخرین راه حل به ایشان متوسل می شویم.
[ صفحه 621]
گفتم: امام حسین علیه السلام هم مافوق قدرت ما است و توسل شوهر شما هم آخرین راه برای ایشان است.
هم چنین قضایایی از معجزات حضرت اباالفضل العباس علیه السلام را برای ایشان بازگو نمودم و قضیه آن هندو را مطرح كردم كه با شیعیان برای امام حسین علیه السلام سینه می زد، بعد از مرگش وقتی جسد او را آتش زدند، دست راست و سینه ی چپ او در آتش نسوخت، در خواب دیدند كه این دست برای امام حسین علیه السلام روی این سینه زده شده است. و به خاطر همین آتش او را نمی سوزاند.
از توسل نصرانی ها و زرتشتی ها برایش بازگو كردم كه آنها به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام قمر بنی هاشم علیه السلام متوسل می شوند.
حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای صادقی می افزاید: بعد از شفای سید عباس نجم، همسر ایشان حالت عجیبی پیدا كرده بود، آرام و قرار نداشت.
من به آن خانم گفتم: روزگار را چه می بینید؟ شما كه تا چند روز قبل اظهار یأس و ناامیدی از درمان و شفای همسر خود می كردید و نسبت به مجلس عزای امام حسین علیه السلام باور نداشتید و اینك می بینید كه - بحمدالله - همسر شما به بركت عنایت الهی و كرامت امام حسین علیه السلام شفا یافته است.
آن خانم پاسخ داد: همینكه من خودم را بین نجات و هلاكت می بینم.
آن روحانی گرامی می افزاید: من به آن زن گفتم: امام حسین علیه السلام اختصاص به شیعه ندارد. قضیه ی زهیر بن قین را برای او تعریف كردم كه در مسیر، همیشه دور از امام حسین علیه السلام خیمه اش را برپا می كرد، تا در یكی از منازل كه خیمه ها نزدیك به هم قرار گرفته بودند، قاصد امام حسین علیه السلام او را طلب می كند و همسر زهیر پیشنهاد می كند كه زهیر دعوت امام حسین علیه السلام را اجابت كند و در نتیجه به بركت دعوت امام حسین علیه السلام در مسیر هدایت قرار می گیرد و عاقبت به خیر می گردد.
همچنین قضیه ی وهب و مادر و همسرش را یادآوری كردم كه قبلا مسیحی
[ صفحه 622]
بودند و عاقبت به یاران امام حسین علیه السلام پیوستند و در كربلا به شهادت رسیدند.
و نیز داستان حر را برایش بازگو نمودم كه در لحظات آخر سعادتمند گردید.
بعد از مقداری صحبت با این خانم، ایشان اظهار داشت: هر چه بگویید انجام می دهم در ضمن اضافه نمود كه من در شب بعد از شفا یافتن همسرم، خانم نورانی و مجلله ای را در خواب دیدم كه دستش را به سوی من آورد و پیش خود فكر كردم شاید ایشان حضرت مریم علیهاالسلام باشد و در خود لیاقت دست دادن به آن خانم را ندیدم، و عرض كردم: شما حضرت مریم هستید؟
فرمود: خیر؛ مقام من بالاتر از حضرت مریم است.
به گفته شاهدان، این كرامت حسینی، تحول بسیار عمیق و وصف ناپذیری در روحیه این خانم ایجاد نموده بود كه آن گونه كه قبل از تشرف با اسلام اظهار می داشت: «آیا من لیاقت دارم كه به دین اسلام مشرف شوم؟»
براساس فرمایش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله كه فرمودند:
ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة.
چراغ هدایت حسینی آینده این زن را به نور ایمان روشن ساخت و او را با اسلام و تشیع علوی هدایت نمود و روز دوازدهم محرم پس از مذاكرات فراوان و استدلال های منطقی، محكم و ارشادات نماینده محترم مرجع عالیقدر حضرت آیت الله جناب آقای حاج شیخ محمد فاضل لنكرانی مدظله العالی. در حضور ایشان به دین اسلام گروید. و با پیشنهاد نماینده ی ارجمند آن مرجع عالیقدر، نام مقدس «فاطمه» را برای خویش برگزید.
حضرت آیت الله فاضل لنكرانی مدظله العالی در تأیید این كرامت فرمود: اولا من این جریان را تأیید می نمایم.
سپس معظم له، در تجلیل این كرامت فرمود: این كه در روایات آمده كه:
«اجابة الدعاء تحت قبته»؛ دعا در زیر بارگاه و قبه امام حسین به اجابت
[ صفحه 623]
می رسد. منظور روایات، تنها آن قبه خاص امام حسین علیه السلام در كربلا نمی باشد، بلكه هر جا مجلس عزاداری امام حسین علیه السلام برگزار گردد و عزاداران حسینی، خالصا و مخلصا در آن مجلس شركت كنند، دعاهای ایشان قطعا به بركت امام حسین علیه السلام مستجاب می گردد و این اختصاص به مسلمان شیعه، یا سنی و حتی مسیحی ندارد، بلكه هر كسی كه به حضرت امام حسین علیه السلام صادقانه و بااخلاص قلب متوسل شود، حاجتش را می گیرد، دلیلش هم این است كه مسیحی ها و ارمنی ها برای امام حسین علیه السلام خرج می كنند و با این كار توسل پیدا می كنند.
هم چنین حضرت آیت الله فاضل لنكرانی دام ظله العالی فرمود: این قضیه باعث شد كه دل های ضعیف، قوی و دلهای قوی، قویتر گردد و چشم مؤمنین و چشم همه ی ما ب ه این واقعه روشن شد.